به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات مولی «کتاب مستطاب صد و یک شب» به تصحیح و مقدمه محمود طرشونه، ترجمه شهرام دلشاد، بازآفرینی و ترجمه مقدمه امیرحسین الهیاری و تصویرسازی شادی میاندهی را با شمارگان ۵۲۰ نسخه، ۲۴۰ صفحه و بهای ۲۹۰ هزار تومان منتشر کرد.
«صد و یک شب» همزاد «هزار و یک شب» است و راوی آن نیز شهرزاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در عصر جدید مردمان مشرق زمین به «صد و یک شب» نیز مانند «هزار و یک شب» بیتوجه بودند تا اینکه غربیها نسخهای از آن را ترجمه کردند. شهرت این متون در غرب باعث شد تا شرقیها نیز به تصحیح آنها اقدام کنند.
مصحح کتاب در پیشگفتار خود به خوبی این نکته را مطرح و به این شرح مطرح کرده است: «در فرهنگ بلاد مشرق عربی چنین گفته میشد که هرکس کتاب «هزار و یک شب» را بخواند، در همان سال دچار مصیبت میشود! همین تصور باعث شد تا کتاب مزبور، قرنهای پی در پی به شکل نسخه خطی باقی بماند و چنین بود تا آنتوان گالان خاورشناس فرانسوی - برای نخستین بار حدود سالهای ۱۷۰۴ تا ۱۷۱۲ آن را به زبان فرانسه ترجمه کرد.
همین مسئله باعث شد تا «هزار و یک شب» ناگهان دوستداران عرب فراوانی بیابد و ایشان نیز به چاپ آن رغبت کنند و در نسخ متعدد و آراستهای روانه بازارش کنند. اما در غَربِ عربی نیز روایتی ازین دست هست که میگوید هر کس در یک شب حکایتی نقل کند، فرزندانش دچار طاسی سر میشوند! و شاید به همین خاطر است که داستانهای «صد و یک شب» نیز طی قرون متمادی به شکل نسخه خطی باقی مانده بود و کسی سراغ آن نمیرفت، تا این که گود فرا دمومبین (اسلامشناسی تخصص اوست و پژوهشهای مفصلی هم درباره مناسک حج داشت) - خاورشناس فرانسوی برای نخستین بار به سال ۱۹۱۱ آن را به فرانسه برگردان کرد. اگرچه نمونه شرقی حکایات، نظر پژوهشگران و لاجرم ناشران بسیاری را به خود جلب کرد؛ همتای غربی آن، تا به امروز، تقریباً ناشناخته مانده؛ و حتی متن عربی آن نیز به صورت رسمی منتشر نشده است.»
محمود طرشونه در ادامه متن خود درباره مهمترین دلایلی که باعث شد تا متن «صد و یک شب» را تصحیح کند چنین نوشته است:
«۱) این نمونه مغربی، در ادبیات داستانی، مکمل کتاب شرقی «هزار و یک شب» است که همه آن را میشناسند و نامش بر سر زبانها افتاده و امروز در کنار حماسههای یونانی و ایرانی و تألیفات دانته، شکسپیر و سروانتس در زمره میراث جاودان بشری به شمار میآید.
۲) غنای محتوایی کتاب، آن را رقیب شایسته آثاری قرار میدهد که به طور کل مشمولِ عنوان ادبیات داستانی کلاسیکاند. اگرچه این اثر و مجموعههای داستانی کهن مشابه آن، چنان که باید مورد توجه قرار نگرفتهاند.
۳) غرفه ادبیات داستانی غرب واقعاً به چنین آثاری که عملاً مورد بررسی قرار گرفته اند نیاز دارد تا از این رهگذر، پژوهشگران و اهل تحقیق بتوانند قدرالسهم أعراب را در وضع اصول هنر داستان نویسی بشناسند.
۴) این حکایتها، رؤیای راویان و البته مردمان آن سرزمینها را در خود منعکس میکند و نیز پارهای از جهانهای مخفی را به تصویر میکشد. جهانهایی که محدودیتهای مکانی را برنمیتابند و میان آنها و ذهن ظریف راویانی که سینه به سینه داستانهای ایشان را باز گفتهاند، موانع امکانی وجود ندارد.
بنا بر چنین دلایلی، بر آنم که این هنر، توجهی فراتر از حد معمول میطلبد؛ چرا که این جا مقام کشف ناشناختهها و نیل به آفاق تازه است و به قول راویان هزار و یک شب، به سان دری است ناسُفته.»
کد خبر 5588907
محمد آسیابانی
منبع: مهر
کلیدواژه: تازه های نشر
هزار و یکشب
معرفی کتاب
اربعین 1401
موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
اربعین حسینی
تازه های نشر
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
بنیاد سعدی
انتشارات کانون پرورش فکری
ادبیات داستانی
کتاب و کتابخوانی
نهاد کتابخانه های عمومی کشور
یاسر احمدوند
هزار و یک شب
باعث شد
صد و یک شب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۱۰۸۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت فارسیزبانان آسیای میانه /نگاهی به کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود»
علی هادیلو؛ اعتماد پژواک جدایی مناطق آسیای میانه و ایران، قصهای پرغصه به وسعت
تاریخ ایران معاصر است؛ اما فارغ از مرثیهسرایی بر میراث به یغما رفته، اغلب ایرانیان را وقوف نیست که چه بر سر میراث هزارسالگان در سرزمینهای جدا افتاده رفت.
کتاب «تاجیکان ورارود؛ از ۱۸۶۰ تا ۱۹۲۴» نخستین روایت علمی دقیق و مدون به سبک تاریخنویسینو و به
زبان فارسی در این زمینه است. این کتاب پرارج گرچه در سال ۱۴۰۰ در ایران منتشر شد، اما به دلیل خاستگاه تاجیکی محقق (نماز حاتم) آنچنانکه باید و شاید در فضای رسانهای ایران ارج نهاده نشد. کتاب تاریخ تاجیکان ورارود، شرح رنجی است که از فرط بیصدایی تاکنون شنیده نشده و برای شنیدن آن باید گوش به دیوار ستبر تاریخ خواباند. این درد به تعبیر فروغ فرخزاد، بانوی شعر و ادب ایران زمین، از آن جنس دردهایی است که «انسان را به سکوت وا میدارد، از این رو بسیار سنگینتر از دردی است که انسان را به فریاد وا میدارد.» سرگذشت روزگار زبان فارسی و تاجیکان در این کتاب دستکمی از دوران پرآشوب پس از ورود و سیطره مغولان بر ایران نداشت و چه بسا تلختر از آن عصر بود. قوم مهاجم مغول، به روایت موجز جوینی، «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند»، اما چند سالی نگذشت که پیش از فروپاشی دولتشان، در بستر کارگاه حریر فرهنگ، اندیشه و مدنیت ایرانی سر به راهتر شده، زبان فارسی را به عنوان زبان خود برگزیدند و به تدریج به کیش و آیین ایرانی و اسلامی گراییدند و حتی مروج آن شدند، حال آنکه زبان فارسی آسیای میانه در چنگ قوم یأجوج و مأجوج گرفتار شده و به مرور جای خود را به زبانهای روسی و ازبک داد.
نماز حاتم، نویسنده کتاب، از محققان و استادان برجسته و بنام دانشگاه ملی تاجیکستان است. او استاد گروه تاریخ آکادمی علوم تاجیکستان است که تاکنون ۱۵ کتاب و بیش از ۲۶۰ مقاله به نگارش درآورده است. کتابهای تاریخ خلق تاجیک (کتاب درسی برای کلاس نهم) و «سرنگون کردن ترتیبات امیری در بخارا» (کتاب دانشگاهی) از جمله مهمترین آثار این محقق شهیر تاجیکی است. تاریخ تاجیکان ورارود، روایتی خواندنی درباره ماجرای گذر سرسلامت تتمه زبان فارسی و قوم بزرگ تاجیک در منطقه آسیای میانه از دوران پرتلاطم و پرآشوب سیطره روسیه تزاری و شوروی و سلاخی فارسیزبانان آسیای مرکزی در میانه سالهای (۱۸۶۰-۱۹۲۴) است و ماجرای این گذر تاریخی، سیاسی و فرهنگی به مثابه داستان سیمرغ عطار است که تنها معدودی از مسافران با موفقیت در این سفر سیاسی، تاریخی و فرهنگی به مقصد رسیدند. کتاب تاریخ تاجیکان ورارود تاریخ صرف نیست و همچنانکه ویل دورانت تاریخ تمدن را شرح دستاوردهای عظیم انسانی روی سواحل رودخانه خروشان و پرهیاهوی تاریخ میدانست، روایتی از شجاعت، قهرمانی و تلاش نفسگیر یکی از کهنترین ملتهای جهان در حفظ و گسترش زبان فارسی، فرهنگ، سنن اخلاقی، اقتصاد، اندیشه، دانش، کشاورزی، ارتباطات و میراث گرانبهای نیاکانی است. کتاب تاریخ تاجیکان ورارود مرثیهسرایی بر میراث به یغما رفته ایرانی نیست؛ بلکه نویسنده (نماز حاتم) کوشش خود را به کار گرفته تا براساس منابع تازه و از نگاهی نو صفحات درخشان تاریخ نیاکان خویش را در مبارزه با مهاجمان روس و پاسداری از میهن خود روایت کند. ملتی که به توصیف این محقق، در برابر دشمن، «نه سپر، بلکه فرهنگ خود را پیش گذاشت، به قوم مهاجم دوستی، همزیستی و همکاری را پیشنهاد کرد، خود که فرهیخته و معارفپرور بود، به بیگانگان کوچی، برتری دانش و فرهنگ را اثبات نمود، ایشان را نیز به همین راه هدایت ساخت.» در این کتاب که به کوشش آرش ایرانپور، محقق ایرانی، برگردان و شرح شده، معادلهای روسی و «کریلی» با وسواسی مثالزدنی به معادلهای فارسی برگردانده شده است. این کتاب را میتوان نمونهای از شکلگیری یک مکتب تاریخنگاری جدید در آسیای میانه نیز قلمداد کرد؛ مکتبی که با وجود تاثیرپذیری از راه و روش تاریخنگاری شوروی -البته وجوه علمی و مثبت آن- از این توانایی نیز برخوردار است در جایی که به بررسی سیاستهای مقامات شوروی مربوط میشود، بدون پرخاش و تندی، جوانبی از آن را مورد نقد و بازنگری قرار دهد. این کتاب همچنین نقبی به فرآیند تدریجی فارسیزدایی از آسیای میانه زده و روایتی داستانگونه و جانسوز دوران فترت زبان فارسی در این خطه، فراروی ما مینهد. از زمان ورود اشغالگران روس به آسیای مرکزی (۱۸۶۰)، شوربختی فارسیزبانان و افول تاجیکها آغاز میشود و به دلایل متعدد و دسیسههای حکمرانان در سیادت روسیه تزاری به ویژه حکومت شوروی به مرور زبان فارسی جایگاه پیشین خود را از دست میدهد و حتی کار به تحقیر فارسی زبانان و استحاله قوم تاجیک می رسد. فرآیند فارسیزدایی که عملا از دوره حکومت شوروی رنگ و بویی جدید به خود میگیرد، با تبر تقسیم (مرزبندیهای ملی) در ۱۹۲۴ به اوج میرسد و میوههای خونین آن را میتوان به ویژه در نسلکشی روشنفکران فارسی زبان در دهه ۱۹۳۰ به وضوح مشاهده کرد. به روایت نویسنده در صفحات مطبوعات چه آسیای میانه و چه روسیه درباره تاجیکان و زبان فارسی (که از ۱۹۲۴ نام آن به تاجیکی تغییر کرد) تقریبا چیزی چاپ نمیشد. حتی «اگر به ناگه مقالهای هم چاپ میشد، بیشتر آنها غرضورزانه بوده، گاه تاجیکان و زبان فارسی تاجیکان را آشکارا تحقیر میکردند.» کار بدانجا رسید که بر حذف زبان فارسی و انکار موجودیت این زبان و تاجیکان، رسما پافشاری میکردند. گفتنی است کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود» از دهه ۱۸۶۰ تا سال ۱۹24 تالیف نماز حاتم، به کوشش آرش ایرانپور از سوی انتشارات شیرازه ما در ۶۲۴ صفحه منتشر شده است. کانال عصر ایران در تلگرام